در حالی که روز گذشته روزنامه کیهان نوشت که :"تلویزیون ایتالیا به عمد بانوان محجبه ایرانی حاضر در بازی والیبال ایران و ایتالیا را نشان نداده و تنها بانوان بی حجاب را به تصویر کشیده" حالا خبر می رسد که یکی از همین تماشاگران بی حجاب که در هر دو بازی ایران و ایتالیا حضور داشت و اتفاقا تلویزیون ایتالیا چند بار نیز او را نشان داد به شهرتی غیر قابل باور دسته یافته است!
به گزارش پایگاه خبری"تماشاگر" صفحه اجتماعی این تماشاگر زن بازی ایران و ایتالیا که تصاویرش از شبکه سوم سیما نیز پخش شد طی روزهای گذشته حدود یک میلیون بازدید داشته است.
نکته جالب اینکه بسیاری از بازدیدکنندگان این ایرانی مقیم ایتالیا برایش پیام گذاشته اند که او باید بازیگر شود!
توضیح: تصویری که سایت تماشاگر منتشر کرده بازنشری است از سایتهای مختلف و رسمی که البته در شبکه سوم سیما نیز نشان داده شده است.
تارنماي روزنامع اليوم السايع مصر در خبري اعلام کرد: "فوزيه" همسر مصري محمد رضا پهلوي شاه مخلوع ايران به دليل کهولت سن در تاریخ 11 تیرماه 1392 در يکي از شهرهاي اسکندريه اين کشور مُرد.
فوزیه (به عربی: فوزیة بنت الملک فؤاد) (۱۴ آبان ۱۳۰۰ اسکندریه، مصر - 11 تیر 1392، اسکندریه) شاهزادهای مصری بود که نخستین همسر محمد رضا پهلوی بود. او خواهر ملک فاروق پادشاه مصر و حاصل ازدواج او با محمدرضا شاه دختری است به نام شهناز.
شاهدخت فوزیه فؤاد مصر و ایران (به عربی: فوزیة بنت الملک فؤاد) (۱۴ آبان۱۳۰۰ اسکندریه، مصر - 11تیر 92، اسکندریه شاهزادهای مصری و نخستین همسر محمدرضا پهلوی بود.
فوزیه نخستین همسر محمد رضا پهلوی بود. او خواهر ملک فاروق پادشاه مصر و حاصل ازدواج او با محمدرضا شاه دختری است به نام شهناز.
نام او بعدها شیرین است. او در ۱۹۴۹ دگربار ازدواج کرد و پس از انقلاب ۱۹۵۲ مصر دولت این کشور دیگر القاب سلطنتی او را به رسمیت نمیشناسد. او هنوز عموماً برای احترام شاهدخت فوزیه خوانده میشود. او مسن ترین عضو خاندان ساقط شده محمدعلی بود که در مصر زندگی میکرد.
فوزیه شهروند مصر ولی از تبار چرکسی، آلبانیایی و فرانسوی بود. او از دودمان پادشاهی محمدعلی پاشا بود. خاندان محمدعلی از تبار آلبانیایی بودند که در زمان فرمانروایی عثمانیها در مصر به مدارج بالا رسیدند. ازدواج با شاه به فوزیه تابعیت ایرانی بخشید و مجلس شورای ملی او را ایرانی الاصل اعلام کرد.
ازدواج او با محمدرضا به هنگام ولیعهدی او در تاریخ ۱۶ مارس ۱۹۳۹ در قاهره انجام گرفت. پس از برگشت از ماه عسل، مراسم ازدواج در تهران نیز تکرار شد. دو سال بعد محمدرضا جانشین پدرش رضاشاه شد. با آغاز سلطنت محمدرضا، روابط سرد میان این زوج به سرعت رو به تیرگی نهاد. اشرف پهلوی (خواهر دوقلوی شاه) و ارنست پرون (دوست صمیمی شاه) در ایجاد این تیرگی نقشی کلیدی داشتهاند.[۴]
ازدواج فوزیه و شاه ایران به جدایی انجامید. ثبت رسمی طلاق در مصر به سال ۱۹۴۵ و در ایران به سال۱۹۴۸ انجام شد. بعد از آن فوزیه در۲۸ مارس۱۹۴۹ با سرهنگ اسماعیل حسین شیرین بک وزیر دفاع و فرمانده نیروی دریایی سابق مصر و از بستگان خود در قاهره ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای نادیا و حسین بود. با کودتای ضد سلطنتی1952 در مصر، عنوان شاهزادگی از فوزیه گرفته و ثروتش نیز مصادره شد. او پس از ان حاضر به ترک کشورش نشد و به همراه همسرش در اسکندریه زندگی میکرد. فوزیه هیچگاه در مورد دوران ملکه بودنش مصاحبهای نکرد و خاطراتش را منتشر ننمود.
میدانی نیز به نام وی در شهر تهران نامیده شد که پس از جدایی او از محمدرضا به «میدان شهناز» و پس از انقلاب به میدان امام حسین تغییر نام داد.
و بالاخره اینکه ملکه سابق ایران در شامگاه روز 11 تیرماه 1392 در بیمارستانی در شهر اسکندریه مصر دار فانی را وداع گفت.
به گزارش افکارنیوز، این بازیگر دوره موسوم به فیلم فارسی، شامگاه ۱۱ تیر ماه در سن ۸۳ سالگی در منزلش در نوشهر درگذشت و در همین شهر به خاک سپرده خواهد شد.
پری (پروین) غفاری (۱۳۰۹ - ۱۱ تیر ۱۳۹۲) خواننده و بازیگر تلویزیون و سینما پری غفاری از یک خانواده متوسط اهل تفرش و ساکن تهران بود . پدر پری، میرزا حسن غفاری همدانی، از مبارزان مشروطه بود که در واقعه به توپ بستن مجلس توسط کلنل لیاخوف، مجروح شده بود. پری غفاری خاطرات خود که در مورد روابط عاشقانه وی با محمد رضا پهلوی است را پس از انقلاب ۱۳۵۷ در کتابی به نام تا سیاهی دردام شاه منتشر کرد. این کتاب تنها یک بار در سال ۱۳۷۶ منتشر شد. به اعتقاد برخی منتقدان همچون محمد قائد، این کتاب در صورت تجدید چاپ میتوانست پرفروش ترین کتاب تاریخ ایران باشد. لازم به ذکر است که سلطنت طلبان این کتاب را نیز همچون خاطرات حسین فردوست، فریده دیبا، اردشیر زاهدی، شهناز پهلوی و تاجالملوک آیرملو جعلی خواندهاند. پروین غفاری در شامگاه ۱۱ تیر ۱۳۹۲ در سن ۸۳ سالگی در منزل خود در شهر نوشهر درگذشت و در همان شهر مدفون گردید. پری غفاری در فیلمهایی چون موطلایی شهر ما (عباس شباویز) و طوفان در شهر ما (ساموئل خاچیکیان) نقش اصلی را ایفا نمود.سایر فیلمهای وی به این شرح است.
|
در هر مقامی که بودهام اهل افراط، غوغاسالاری و قربانی کردن منافع مردم نبودهام/بخش زیادی از جوانان ما با صدا و سیما قهر کردهاند
به گزارش انتخاب، متن کامل این گفت و گو را در ادامه بخوانید:
مناظر شگفتانگیز غارهای جهان که در سراسر جهان پراکنده هستند. بسیار دیدنی است.
به گزارش فارس، غار، حفرهای است که به طور معمول بر اثر حل شدن سنگها با آب و ذوب شدن یخها ایجاد میشود. بزرگترین و شگفتانگیزترین غارها در سنگهای آهکی به وجود آمدهاند.
بعضی غارها، فقط یک حفره کوچک هستند که فقط یک نفر میتواند وارد آن شود؛ برخی دیگر، گذرگاهها و اتاقکهای تو در تو دارند. پارک ملی غار ماموت در کنتاکی، در آمریکا، طولانیترین غار دنیاست
این زن فرهنگ دوست دختر و پسر را در ایران رواج داد + عکس
لیلی جهان آرا، فرزند عبدالله جهان آرا(تیمسار بازنشسته ارتش)، که به مناسبت ازدواج به حسین علی امیر ارجمند به لیلی امیر ارجمند شهرت یافت، در سال ۱۳۱۷ به دنیا آمد.
لیلی جهان آرا که تحصیلات خود را در سال ۱۳۴۲ با دریافت فوق لیسانس کتابداری از دانشگاه رانگرز نیوجرسی به اتمام رسانید، در دوران قدرت فرح دیبا صمیمی ترین دوست او بود و به این مناسبت به مشاغل متعدد و شامخ دست یافت و آخرین سمت وی عضو هیئت امناء و مدیر عامل کانون پرورش فکر کودکان و نوجوانان بود.
او از اسفند ۱۳۵۳ به عضو شورای آموزش کشور منصوب شد.
لیلی ارجمند و دوستی او با فرح دیبا
او در دوران تحصیلات در فرانسه با فرح آشنا شد. آنها در دانشگاهی ثبت نام کردند که استادان آن دانشگاه از کمونیستهای فرانسه بودند. در آن زمان فرح احتیاج به یک دوست زیبا مثل لیلی داشت.
شخصی که آنقدر در اجتماع دوستانش منزوی بود، احتیاج مبرمی به یک دختر خانم خوشگل و اجتماعی داشت که بتواند به وسیلهی او وارد اجتماع شود. تا اینکه با لیلی جهانآرا روبه رو شد. لیلی جهان آرا قبل از اینکه با فرح رابطه دوستی برقرار کند در دوران تحصیلش در نیوجرسی آمریکا با یک افسر اطلاعاتی کشور مجارستان که در آمریکا مأموریت اطلاعاتی داشت و با مأمورین کا. گ. ب همکاری میکرد رابطه داشت. او با تشویق دوست کمونیست مجارستانیاش برای نفوذ بیشتر بین دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه، رابطهی دوستی با فرح دیبا برقرار کرده بود.
لیلی جهان آرا میدانست که با اعمال نفوذ و راهنمایی دوست کمونیستش میتواند فرح را به طرف اشخاصی که با دربار نزدیک بودند هدایت کند. اما آنها باور نمیکردند که فرح دیبا روزی بتواند حتی با وزیر دربار محمدرضا پهلوی ملاقات کند. نظر مأمور اطلاعاتی کشور کمونیست مجارستان این بود که فرح بتواند به یکی از کارمندان سطح پایین سفارت ایران در فرانسه نزدیک شود. لیلی جهانآرا حداکثر کوشش خود را میکرد و از زیبایی خودش برای رسیدن به هدف استفاده میکرد تا اینکه با اردشیر زاهدی برخورد کردند. فرح توانست خرمراد را سوار شود و بالاخره ملکه ایران شد. لیلی امیر ارجمند از دو طرف استفاده میکرد. هر چه خودش میتوانست اخبار به دست بیاورد که آورده بود و هر چه نمیتوانست از فرح دیبا میگرفت، بعد هم تمام خبرهای جمعآوری شده را به دوست کمونیست مجارستانیاش میداد. این موضوع به وسیلهی ساواک فاش شداما شاه دستور داد که کاری به خانم لیلی جهانآرا نداشته باشیدچرا که دست فرح دیبا هم در کار بود.
لیلی جهانآرا با دوستی و رابطهی مرموز با فرح توانسته بود صاحب قدرت بزرگی در ایران شود. هر کاری دلش میخواست انجام میداد.
فساد اخلاقی
لیلی امیر ارجمند جزء اولین کسانی بود که داشتن دوست دختر و دوست پسر را در ایران باب کرد . او با اینکه یک شوهر رسمی داشت ، ولی دارای دو دوست پسر نیز بود که گاه و بیگاه آنها را به خانه می آورد و آنها را به شوهر خود معرفی می کرد .
با ورود لیلی امیر ارجمند به دربار پهلوی ، شهوت رانی ها و فساد ها به چند برابر سابق می رسد . با ورود او به دربار باب جدیدی از شهوترانی ها نیز برای محمد رضا گشوده می شود . تا پیش از ورود این زن به دربار ، معمولا اکثر شهوترانی های محمد رضا به صورت نسبتا پنهانی انجام می شد، اما پس از ورود امیر ارجمند به دربار ، شهوت رانی های وی در دربار شهره عام و خاص شد.حتی شایعاتی نیز مبنی بر همجس گرایی شخص محمد رضا نیز به گوش می رسید که اینها همه پس از ورود این زن به دربار پهلوی و رواج شیوه های نا متعارف شهوترانی غربی در دربار بود.تا پیش از ورود این زن به دربار ، معمولا اعمال خلاف عفت درباریان به صورت مخفی بود و کمتر به صورت علنی مطرح می شد و کسی به وجود این گونه موارد پی می برد .
منبع : پارسینه
به گزارش افکارنیوز،البته توجه داشته باشيد كه در اين روزگار، همه حرف خوب مي زنند اما آنچه براي ديگران توصيه، نصيحت و سخنراني مي كنند در عمل ناقص اجرا مي شود. درست مثل روشنفكري ايراني، كه مثل بعضي چيزهاي ديگر در مملكت ما، ناقص متولد شده است؛ مرور رفتار زشتي كه به جهت تكرار تبديل به فرهنگ فردي ما شده است. اما با كنار گذاشتن آنها مي توان دنياي جديدي را براي خود و كائنات ساخت
۱. هيچكس عقل كل نيست
در اين جهان و بين مخلوقات خداوند، از شما بهتر نيز وجود دارد. بعضي از ما تصور مي كنيم خدا فقط ما را با نهايت درايت و تفكر آفريده است. نشانه دانايي؛ اقرار به ناداني و ناتواني در برابر دانش حقيقي كائنات است. در بارگاه حضرت عشق، آنها كه ندانستند، به ناداني خويش اعتراف كردند اما شيطان كه فرشته مغرور خداوند بود به تصور دانايي خويش، جاهلانه عمل كرد.
۲. با يك بار ديدن يك نفر، قضاوت نكنيم
يكي از كارهاي زشتي كه معمولاً ما انجام مي دهيم، قضاوت غير عادلانه درباره افرادي است كه شايد فقط يك بار آنها را ديده باشيم! اين نهايت ظلم در حق شخصي است كه نمي شناسيمش. آن قدر مطمئن قضاوت مي كنيم و به شايعات دامن مي زنيم! هيچ اشكالي ندارد كه در اظهارنظرهايمان درباره سايرين، عجله نكنيم و براي حرمت و آبروي افراد احترام قائل شويم.
۳. كارشناس چند رشته نباشيم
يك اتفاق زشت در كشور ما خود متخصص انگاري خودمان در زمينه هاي مختلف است. راستي چرا در بيست موضوع متعدد، يك نفر ثابت احساس مي كند كه خبره است؟ شايد اين نيز شهامت بخواهد كه وقتي فردي در موضوعي از ما سوالي پرسيد، به او بگوييم كه «نمي دانم، بلد نيستم، نياز به تحقيق و مطالعه دارم».
۴. مصرف زياد، نشان شخصيت هست؟
خارج شدن از جاده اعتدال و ميانه روي در هر زمينه اي زشت است. خود را اسير مارك ها و برندها كردن، بسيار زشت است. بعضي از همسران و مادران ما، آن قدر درگير وسواس تميزي و مرتب بودن مي شوند كه فراموش مي كنند، روح زندگي خانوادگي شان، در حال مرگ است! درست و به اندازه مصرف كردن را جايگزين بيماري خريد مدل هاي جديد كنيد.
۵. هميشه فقط حق با ماست؟
همه حق دارند در مسير احقاق حق خود، تلاش كنند. اما زشتي رفتار برخي از ما اين است كه همواره حق خود مي دانيم كه در هر مجادله اي، تصور كنيم حق با ماست. براي لحظه اي به موضوع فكر كنيد كه چند بار جمله «من اشتباه كردم حق با شماست» را شنيده ايد؟ زشت است كه فردي هميشه حق را براي خويش بداند!
۶. تفريحي، معتاد هيچ چيز نشويم
خيلي از زشتي هاي جهان شوخي شوخي جدي مي شود. تمام سيگاري ها و معتادان هيچ وقت فكر نمي كردند قرار است در مرداب رفتاري گرفتار شوند كه خارج شدن از آن انگيزه مردانه و سليقه زنانه مي خواهد. پس حواس مان به رفقاي نارفيق و تفريحاتي كه مثل از چاله در چاه افتادن است باشد. اين نيز رفتار زشتي است كه عليرغم دانستن مان، اما به دلايل مختلف به هر پديده سرگرم كننده معتاد شويم حتي اگر آن چيز ساعت ها تلويزيون نگاه كردن باشد، كه بي ترديد به ضرر ماست.
۷. فقط منافع خودمان را جدي نگيريم
همه آنها كه زباله اتومبيل خود را در خيابان يا در قلب طبيعت رها مي كنند باور دارند كه منافع شخصي شان مهمتر از منافع جمعي و ملي است. اگر منافع جمعي ما كمي مهمتر از تامين نيازها و خواسته هاي خودمان بود بسياري از كارهاي زشتي كه تاكنون بعضي از ما انجام داده ايم ديگر اجرايي نمي شد، خلاف هاي رانندگي سرعت ها و سبقت ها را به خاطر بياوريد. بسياري از حوادث جاده اي به بهانه و دليل اجابت منافع آني و فردي افراد است.
۸. به بهانه انجام احكام، اخلاق را فراموش نكنيم
با آن همه خداي كوچك و بزرگي كه بيش از ظهور آخرين پيامبر الهي در مكه وجود داشت و سختگيري بزرگان قريش جهت انجام احكام و رفتارهاي خاص مورد نظرشان، چه دليل موجب ايجاد ضرورت بعثت پيامبر اعظم (ص) و نيز پذيرش دين جديد در بين مردم شد؟ حلقه مفقوده بشر در آن زمان و شايد اكنون، مفهوم «اخلاق» است. اخلاق، دليل بعثت و ارسال رسالت جديد بوده و هست. حال آيا مي شود به بهانه اجراي احكام، اخلاق را كنار گذاشت؟
۹. تغيير از ديگران شروع نخواهد شد
با همه اشكالاتي كه اطراف ما وجود دارد اما گروهي فكر مي كنند براي اصلاح امور بايد اتفاقي از بالا رخ دهد. انگار ما خود نمي توانيم مبناي تغيير باشيم. براي برطرف كردن زشتي نبايد به سايرين و تلاش از ما بهتران متكي بود. اين نيز يك رفتار زشت است كه ما گناه همه ضعف ها را به گردن ديگران بيندازيم و نيز جهت تحول، توقع داشته باشيم كه دولت مثلاً افسردگي يا ناآرامي روحي و نداشتن برنامه براي شادي و تفريح پايان هفته ما را تغيير دهد.
۱۰. فرداي طبيعت را فداي هوس امروزمان نكنيم
گاهي برخي از ما فراموش مي كنيم كه طبيعت، امانت و هديه الهي براي همه نسل هاست. اما بعضي افراد باور دارند كه حرمت يك ديگ براساس جوشيدن يا نجوشيدن براي ما تعيين مي شود. كنار دريا، ميان جنگل و حتي در كوچه منتهي به خانه مان، بي توجهي به طبيعت و آلودگي زيست محيطي، نوعي خودكشي و ديگر كشي است.
۱۱. دروغ مصلحتي، با هر منطقي مصلحت نيست
در ادبيات ديني ما بي نمازي، بي حجابي، بي محاسني و خيلي بدي هاي ديگر؛ دشمني با خدا و بدترين گناه، ذكر نشده بلكه دروغ و دروغگويي عنوان شده است. پس به هيچ بهانه اي نمي توان دروغ گفت: دروغ براي هر كسي و به خصوص براي كسي كه خود از زشتي دروغ مي گويد زشت تر است اما كسي كه خود مدعي زشتي دروغ و همچنين گوينده دروغ است در واقع دروغ و دروغگويي را براي ديگران زشت مي داند و نه براي خود. چنين فردي با دروغ ديگر سعي مي كند دروغ ثابت شده خويش را كتمان كند.
۱۲. اخمو و عصباني بودن، نشانه وقار نيست!
يك رفتار زشت كه به جهت تكرار زياد، متاسفانه به عادت و فرهنگ فردي ما تبديل شده؛ خود درگيري مزمن است. هميشه اخمو بودن و با عصبانيت برخورد كردن، ما را از ديگران جدا مي كند. اگر مدير يا بزرگتر يك خانواده هستيد، بد نيست كه شخصيت خود را از عينك ديگران ببينيد. جدي بودن با عصباني بودن متفاوت است. معمولاً آدم هايي كه ايست قلبي يا سكته قلبي مي كنند همان هايي هستند كه با لبخند قهر كرده اند.
۱۳. كمتر حرف درست بزنيم و بيشتر درست عمل كنيم
در روزگاري كه همه حرف خوب مي زنند، خوب عمل كردن بايد بيش از پيش مورد توجه مان باشد. يكي ديگر از رفتارهاي زشت ديگري كه مي توان آن را كنار گذاشت، كمتر حرف زدن و بيشتر عمل كردن است. توفيق حرف هاي معلمان و مربيان تربيتي را بايد در تربيت فرزندان و خانواده ايشان جستجو كرد. نكته ديگر، اظهارنظر نكردن درباره همه موضوعاتي كه «مي دانيم» يا «نمي دانيم» است! اولين گام خردمندي؛ تفكر و سكوت است.
.: Weblog Themes By Pichak :.